این تلخه ...خیلی تلخه.
جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ب.ظ
سلام علیکم...
خیلی وقته سکوت کردم...واین سکوت تمام زندگی مرا دربرگفته...سکوت خیلی سخت وتلخه ...ولی خداروشکر من درموردسکوت نظرکرده ام...امروز مادرم بلندبلند فرمود چراصدات درنمی آد...یه لبخند توصورت جفتمون نشست ...ومن به آرامی گفتم چی بگم؟؟؟
وبازسکوت حاکم شد...
قلم کاغذ دم دست بود...
نوشتم: چراصدات درنمی آد...
چراصدات درنمی آد...
چراصدات درنمی آد...
یادم افتاد یه جای دیگه این جمله رو شنیده بودم...صدامون درنمی آد..حتماباید برنج وگوشت گرون بشه تاصدامون درآد... ؟؟؟؟؟؟
آره صدای شیخ عظیم ابوالقاسمی پوربودکه عین پتک میخوردبه سرم...این زندگی تلخه...
امام زمان هزارساله گرفتن ازما صدامون درنمی آد...
امام زمان هزارساله گرفتن ازما صدامون درنمی آد...
این تلخه آقا...خیلی تلخه این زندگی...
- ۹۳/۰۱/۱۵
- ۱۰۲۴ نمایش